پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
09 بهمن 1400 - 08:59

گام دوم در دهه پنجم از انقلاب اسلامی

بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را می‌توان مانیفست انقلاب اسلامی در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی دانست که جوانان ایران‌زمین را آینده روشن نظام اسلامی عنوان کرد.
نویسنده :
رضا نواب
کد خبر : 10915

پایگاه رهنما:

بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را می‌توان مانیفست انقلاب اسلامی در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی دانست که درواقع، نقشه راه انقلاب اسلامی به‌حساب می‌آید و تمسک به آن می‌تواند چراغ راه آینده کشور باشد. مخاطبان اصلی این بیانیه همان‌طور که با صراحت در آن اشاره‌شده، جوانان ایران‌زمین‌اند که آینده روشن نظام اسلامی به دست آنان محقق گردیده و تداوم راه طی شده به‌سوی آرمان‌های بلند نظام جمهوری اسلامی توسط ایشان دنبال خواهد شد.

۱- اعتماد به جوانان
اعتماد به جوانان را باید در مبانی نظری و نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان دنبال کرد. نظرگاهی که جوانان را شایسته پرچم‌داری تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی در دهه‌های آتی می‌داند. این اعتماد محصول تفکری نو در معظم‌له نیست، بلکه ایشان سالیان متمادی است که به‌انحاءمختلف بر این حقیقت تأکیددارند. به‌عنوان نمونه فرموده‌اند: «اگر ما به جوان اعتماد کنیم از غیر جوان، هم بهتر و مسئولانه‌تر کار را انجام می‌دهد؛ هم سریع‌تر پیش می‌برد، هم کار را تازه‌تر و همراه با ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد» به‌واقع رهبر معظم انقلاب اسلامی را می‌توان یکی از منادیان شعار جوان‌گرایی در مدیریت کشور دانست. معظم له در این عرصه پیشگام بوده و این رویکرد را می‌توان در انتصابات سال‌های اخیر ایشان نیز مشاهده نمود. حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی) می‌فرمایند: «تجربه من این است که اگر ما به جوان اعتماد کنیم - آن جوانی که شایسته دانستیم به او مسؤولیت بدهیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانی و هر مسؤولیتی - از غیر جوان، هم بهتر و مسئولانه‌تر کار را انجام می‌دهد؛ هم سریع‌تر پیش می‌برد، هم کار را تازه‌تر و همراه با ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد؛ یعنی روند پیشرفت در کار حفظ می‌شود. برخلاف غیر جوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پیشرفت در آن متوقّع خواهد شد. غالباً این‌گونه است.»

۲-نیروی رهایی‌بخش جوانی
اعتماد به جوانان برآمده از ویژگی‌هایی است که در ذات جوانی نهفته است و این تنها مختص جوانان مؤمن انقلابی مسلمان نیست. به همین خاطر رهبر حکیم انقلاب اسلامی حتی در تحولات جهانی نیز نگاه به جوانان دارند و آنان را مبدأ تحول و تکاپو در سطح بین‌المللی می‌بینند. نامه‌نگاری تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشور‌های غربی برآمده از همین منظرگاه است. در نگاه ایشان، آنچه می‌تواند به‌عنوان جریان رهایی‌بخش از حاکمیت هژمونیک نظام سلطه – که برآمده از تفکرات امپریالیستی نظام سرمایه‌داری است - عمل کند، نیروی جوانی است؛ لذا معظم‌له در نامه مورخه هشتم آذرماه ۱۳۹۴ پس از شرح مختصری از جنایات سلطه‌گران غربی می‌نویسند: «جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است... این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید.»

۳. جوانی و نشاط
یکی از مهم‌ترین شاخص‌های جوانی نشاط است که محصول انرژی بالا، سلامت جسم و روح، قدرت و شجاعت، جرات و ریسک‌پذیری و امید به آینده در دوران جوانی است. به‌نحوی‌که جوان را به‌واسطه داشتن نشاط و امید می‌توان از نسل‌های دیگر متمایز کرد. همین ویژگی و خصلت است که در عرصه پیشرفت و آبادانی کشور می‌تواند بکار آید و کشور را چند گام به جلو براند. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ «جوان، سرشار از امید و نشاط است و مایل است کاری به او محوّل کنند و آن را با شجاعت و خطرپذیری انجام دهد.»

۴- جوانی و خلاقیت
ملاحظه دیگر در باب جوانی، نسبت میان جوانی و خلاقیت و نوآوری است. جوانان در اوج آمادگی برای نوآوری و ابتکار به سر می‌برند و این همان مؤلفه ارزشمندی است که نظام اسلامی در دهه پنجم حیات خود به آن نیازمند است. خلاقیت در جوانی آنگاه‌که باپشتکار و تلاش همه‌جانبه که آن‌هم در جوانان بیش از دیگران یافت می‌شود همراه گردد و آنگاه‌که علم و دانش و تفکر نیز به کمک آید، می‌تواند به‌مثابه موتور محرکی برای تحول کشور عمل نماید و عقب‌ماندگی‌های چندین ده‌های کشور را جبران نماید.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین راستا در جمع مهندسان و کارگران جوان مجتمع مس سرچشمه می‌فرمایند: «من به همه جوانان و همه کسانی که درراه علم حرکت می‌کنند، مؤکداً توصیه می‌کنم که رشته علم و تحقیق و نوآوری در دانش و زنده کردن روح ابتکار و خلاقیت و آفرینش درونی و حقیقی خود را رها نکنند. فعالیت و ابتکار و نوآوری و خلاقیت، اساس پیشرفت انسان و زندگی انسانی است. دست‌نشانده‌های دستگاه‌های قدرت درگذشته در کشور ما و امروز در بسیاری از کشور‌های وابسته این منطقه سعی می‌کنند تقلید را جایگزین فعالیت و ابتکار کنند. شما می‌بینید کارخانه‌ای را به کشوری می‌دهند - البته پول گزافی هم از آن کشور می‌گیرند -، اما ابتکار عمل دست خود آن‌هاست؛ امکان رشد و خلاقیت و نوآوری نمی‌دهند؛ کما این‌که در ایرانِ طاغوتی دیروزِ ما این‌طور بود؛ اجازه نمی‌دادند نیرو‌های بااستعداد داخلی در این میدان‌ها رشد کنند و پرورش یابند. امروز ورق برگشته است؛ نظام اسلامی میدان رشد را برای همه بازکرده است. ماییم و همتمان، ماییم و تلاشمان، ماییم و ابتکار و خلاقیتمان که بتوانیم. اگر تلاش کردیم، به نتیجه خواهیم رسید؛»

۵-جوانی و انقلابی گری
نیرو و موتور محرک انقلاب و نظام اسلامی در جاده پیشرفت و توسعه کشور و دفاع از انقلاب اسلامی جریان انقلابی و روحیه انقلابی بوده است. انقلابی گری را باید رمز تحول و دال مرکزی گفتمان پیشرفت کشور دانست. این روحیه باید به‌مثابه گفتمانی فراگیر در نزد همه نخبگان کشور و نیرو‌های مؤثر و کارآمد در امور کشور قرار گیرد و در طول چهار دهه گذشته نیز تمسک به این روحیه رمز موفقیت و پیشرفت نظام اسلامی بوده است. روحیه انقلابی باید در کالبد نسل جوان کشور دمیده شود و جوانان نباید به هیچ قیمت محافظه‌کار شوند. محافظه‌کاری جوانان مترادف با مرگ انقلاب خواهد بود. جوانان مؤمن امروز باید با توجه به این رهنمود‌ها در مقام خودسازی انقلابی برآیند تا بتوانند در جریان عظیم انقلاب اسلامی نقش‌آفرین باشند. طبیعی است که دستیابی به شجاعت، سواد، تدین، ابتکار و ... نیازمند مراقبت و ممارست است و یک‌شبه به دست نمی‌آید، اما ملاحظه اصلی آن است که با تعیین این شاخص‌ها، جهت‌گیری‌ها برای جوان مؤمن آشکارشده است و دیگر بهانه ندانستن موجه نخواهد بود. آنچه باقی‌مانده، تمرین و تربیت اراده و همت است تا حرکت در مسیر آغاز شود. در این میان، نهاد‌های تربیتی و فرهنگ‌ساز جامعه نیز باید به رسالت تاریخی خود توجه نمایند. در رأس این مجموعه‌ها، آموزش و پروش قرار دارد که انتظار آن است خروجی آن بعد از ۱۲ سال سپردن امور تربیت فرزندانمان، جوانانی با این عیار‌ها باشد. رسانه و دیگر دستگاه‌های تبلیغاتی - که از آنان به عنوان دانشگاه آدم سازی یادشده است - نیز باید تربیت چنین الگویی از جوانان را در دستور کار خود قرار دهند. با محور قرار دادن چنین راهبردی بدون شک باید انتظار تغییرات جدی در بخشی از تولیدات رسانه ملی داشت.
درنهایت به رکن اساسی تربیت که خانواده باشد بازمی‌گردیم که درزمینه تربیت جوانان انقلاب نقشی بنیادین دارد. تبدیل کودکی نونهال به جوانی برومند که بتواند «زندگی خودش و وجود خودش را بگذارد در راه هدف» فرآیندی بس عظیم است که با پدر و مادری مؤمن، معتقد و خودباور ممکن خواهد بود. انقلاب اسلامی زمانی خواهد توانست بر قله‌های رفیع تعالی و پیشرفت قدم گذارد که تربیت جوانان انقلابی به گفتمانی فراگیر در سطح جامعه و حاکمیت بدل گردد و این گام بدون شک حرکتی کلیدی در راستای تحقق آن ظهور عظیم خواهد بود.

ارسال نظرات